شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر» از کجا آمد؟/ چاله جمعیتی که دولت قبل برای دولت فعلی کند
تاریخ انتشار: ۱ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۱۴۹۵۰۸
گروه جامعه خبرگزاری فارس - مهدی امیریپور: جمعیت در ایران فراز و فرودهای بسیاری را شاهد بوده است، از جنگهای پی درپی حاکمان نالایق تا روی کار آمدن پهلویها در اوائل قرن ۱۳ و وقوع جنگ تحمیلی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همه و همه تأثیرات بسیار منفی در آمار جمعیتی ایران داشته است، با این حال پس از بر صدر نشستن پهلویها بر کرسی قدرت، سیاست کنترل موالید و کاهش فرزندآوری با برنامه ریزی اجرا شد و تا سالها پس از ابلاغ آن، در مقام اجرا جای داشت اما با پیروزی انقلاب اسلامی این رویکرد تغییر پیدا کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تا این سالها جای یک قانون حمایت از فرزندآوری و جمعیت برای جبران کاهش جمعیت خالی بود تا آنکه پس از سنگ اندازی های دولت آقای روحانی، قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در جلسه ۲۴ مهرماه سال ۱۴۰۰ از سوی مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید و از سوی رئیس جمهور ابلاغ شد. امروز با صالح قاسمی، پژوهشگر حوزه جمعیت مروری بر آنچه که سیاست های جمعیتی در ایران شاهد بوده خواهیم داشت. در ادامه می توانید این گفتوگو را بخوانید:
شعار معروف فرزند کمتر زندگی بهتر از کجا به ایران آمد؟
*فارس: تحولات جمعیتی در ایران به چه زمانی بر میگردد و چه کسانی در این تحول نقش داشتند؟
تحولات جمعیت در ایران فراز و نشیبهای بسیار زیادی پیدا کرده است، واقعیت آن است که تحولات جمعیتی ایران به ویژه در هر دو پهلوی فراز و فرود داشته است و تفکرات کنترل موالید و کم کردن تعداد فرزندان داشته اند.
تفکرات کنترل موالید و کم کردن تعداد فرزند هر خانواده، از اواخر دوره رضا شاه آغاز شد، زمان محمدرضا شاه پهلوی این طرح به کمیته ای سپرده شد، آن کمیته تحت سرپرستی و مدیریت ستاره فرمانفرمایان که از حمایت بالای دربار شاه برخوردار بود، آغاز به کار کرد.
آغاز این سیاست از دهه ۱۳۳۰ بود و در دهه ۱۳۴۰ فعالیتهای جریان کنترل جمیت اوج داشت، نماد و شعارش همان شعار معروف «فرزند کمتر زندگی بهتر» شد، پس این شعار، شعار پس از انقلاب اسلامی نیست، این شعار پیش از پیروزی انقلاب طراحی شد و از شورای تحدید موالید ایالت متحده که خانم فرمانفرمایان آنجا تحصیل کرده بود بنا شد.
میخواستند نرخ باروری ۶.۵ فرزند به ازای یک زن را به 4 فرزند برسانند
*فارس: سیاست های جمعیتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی چگونه رقم خورد؟
پس از پیروزی انقلاب اسلامی اتفاقی که رخ داد این بود که تمام سیاستهای جمعیتی به حالت تعلیق در آمد، فضای روانی جامعه به گونهای شکل گرفت باعث شد تا فرزندآوری تبدیل به ارزش شود. وقتی این گونه رویکرد فرزند آوری تغییر کرد، در دهه ۱۳۶۰ شاهد این بودیم که تولدها به اوج رسید و بیشترین تعداد زاد و ولد را در دهه ۶۰ شاهد بودیم.
هدفگذاری در برنامه اول توسعه این بود که نرخ باروریِ حدود ۶.۵ فرزند به ازای هر زن تا سال ۱۳۹۰ به حدود ۴ فرزند به ازای هر زن برسد
پس از سرشماری سال ۱۳۶۵ اولین هشدارها را به مردم اعلام کردند، به این معنا که انفجار جمعیت، بحرانهای دهانهای باز و بحران گرسنگی به کلیدواژه های پرتکرار مبدل شدند. برنامه اول توسعه، به طور جدی قانون کنترل جمعیت را در خودش گنجاند، این برنامه در سال ۱۳۶۷ و ۶۸ از سوی دولت آقای هاشمی اجرایی شد. هدف گذاری در برنامه اول توسعه این بود که نرخ باروری حدود ۶.۵ فرزند به ازای هر زن تا سال ۱۳۹۰ به حدود ۴ فرزند به ازای هر زن برسد، یعنی میبایست در ۲۰ سال کاهش حدوداً ۲.۵ فرزند در نرخ باروری رقم بخورد.
برنامه کنترل جمعیت با چنان شدتی آغاز شد که در سال ۱۳۷۱، هدف قانون محقق شد، یعنی در فاصله ۳ تا ۴ساله این هدف گذاری مشخص شد و نرخ باروری به ۴ فرزند برای هر زن رسید. علت آنکه این قانون متوقف نشد آن بود که بسیاری از آمارها در دسترس نظام برنامه ریزی نبود و به عبارتی نظام مدیریت از اینکه در جامعه چه اتفاقی رخ می دهد خبر نداشت.
در آن سالها سرشماری ۱۰ ساله بود و داده های که منتشر می شد داده های دقیقی نبود از این رو نظام برنامه ریزی متوجه نشد که چه اتفاقی رخ می دهد. این برنامه ۲۵ سال اجرا شد و جالب آنجاست که قانون تنظیم خانواده که سال ۱۳۷۳ در مجلس تصویب شد در زمان تصویب قانون هدفش محقق شده بود و به عبارتی قانونگذار نمیدانست در جامعه چه خبر است؟
ماجرای تشویق مردم به فرزندآوری به سبک دولت نهم
*فارس: اشاره ای داشتید به اجرای برنامه کنترل جمعیت در ایران، این برنامه تا کجا پیش رفت و چه زمانی متوقف شد؟
در سال ۱۳۷۸ و ۷۹ نرخ باروری در ایران تا سطح جانشینی کاهش یافت و حتی به زیر سطح جانشینی(( خروج ۲ نفر از این نسل و جایگزینی ۲ نفر دیگر) سقوط و نرخ باروری به کمتر از ۲.۱ درصد رسید. آن یک دهم هم برای حوادث، سوانح، تلفات و ... است. باید تأکید کنم نرخ سطح جانشینی در ایران ۲.۱ نیست و حداقل ۲.۳ است و علت آن این است که سوانح و حوادث در ایران از میانگین جهانی بالاتر است.
آقای احمدی نژاد اولین پیام را در حمایت از فرزند مخابره کرد، پس از چند ماه حسابهایی برای چندین کودک باز کردند و بعدها این حساب را بلاک کردند. این پیام بسیار بدی به جامعه انتقال داد
سال ۱۳۸۸ آقای احمدی نژاد اولین پیام را در موضوع حمایت از فرزند مخابره کرد، همان ماجرای تخیصیص یک میلیون تومان برای هر تولد و سرمایه گذاری برای آن کودک، اما از آنجایی که این قانون نبود و منابع مالی آن نیز دیده نشده بود اجرایی نشد، پس از چند ماه حسابهایی برای چندین کودک باز کردند و بعدها این حساب را بلاک کردند. این پیام بسیار بدی به جامعه انتقال داد، این همان چیزی است که از آن نگرانم.
دولت آقای روحانی اعتقادی به سیاستهای جمعیتی نداشت
* فارس: پس از اجرای نادرست تشویق فرزندآوری از سوی آقای احمدی نژاد، چه اتفاقاتی افتاد؟
سال ۱۳۹۰ اولین تذکرات جدی را رهبر معظم انقلاب در هیئت دولت به آقای احمدی نژاد درباره عدم اجرای آن مسأله و هم درباره لزوم ورود جدی دولت به این موضوعه تذکر داد. ۹ ماه از آن تذکرات گذشته بود اماهیچ اتفاقی رخ نداده بود که رهبر انقلاب در سال ۱۳۹۱ در دیدار بامردم بجنورد آنجا در دیدار مردمی فرمودند:« یکی از خطاهائی که خود ما کردیم - بنده خودم هم در این خطا سهیمم - این مسئلهی تحدید نسل از اواسط دههی ۷۰ به این طرف باید متوقف میشد. البته اوّلی که سیاست تحدید نسل اتخاذ شد، خوب بود، لازم بود، لیکن از اواسط دههی ۷۰ باید متوقف میشد. این را متوقف نکردیم؛ این اشتباه بود. عرض کردم؛ مسئولین کشور در این اشتباه سهیمند، خود بندهی حقیر هم در این اشتباه سهیمم. این را خدای متعال و تاریخ باید بر ما ببخشد. نسل جوان را باید حفظ کرد.»
پس از این ماجرا مجلس و شورای عالی انقلاب فرهنگی با سرعت وارد عمل شدند و مصوبه ای را در سال ۱۳۹۲ در حمایت از فرزندآوری تصویب کردند که هیچ گاه اجرایی نشد! اصولاً مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی مورد اقبال هیچ دولتی نیست. تقریباً همه دولت همین طور بود. این تصمیم مصادف با دولت آقای روحانی بود که اساساً هیچ اعتقادی به سیاست های جمعیتی نداشت، مجلس هم ورود کرد طرحی را تحت عنوان طرح جامع جمعیت و تعالی خانواده رابه نگارش در آورد.
مجمع تشخیص مصلحت نظام درصدد تدوین سیاست های کلی جمعیت برآمد و ۳۰ اردیبهشت ماه ۱۳۹۳ این سیاست ها از سوی رهبر معظم انقلاب به روسای سه قوه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ شد، مجلس هم این سیاست ها را در دستور کار قرار داد تا تبدیل به قانون کند اما عدم همراهی کاملاً آشکار دولت آقای روحانی طرح حمایت از سیاستهای جمعیتی مجلس را تا ۷ سال زمینگیر کرد.
عدم همراهی کاملاً آشکار دولت آقای روحانی، طرح حمایت از سیاستهای جمعیتی مجلس را تا ۷ سال زمینگیر کرد
نماینده سازمان برنامه و بودجه دولت آقای روحانی در جلسات کمیسیون فرهنگی مجلس شرکت میکرد، نماینده اولاً همراهی نمیکرد و در پایان جلسات به صراحت اعلام میکرد که اگر شما هم تصویب کنید ما پولی برای اجرا نداریم و این طرح همان طور متوقف ماند.
*فارس: پس از آن که دولت آقای روحانی با سیاست های افزایش جمعیت همراه نشد،سرنوشت این طرح به کجا رسید و آیا اجرا شد؟
سال ۱۴۰۰ در اواخر دولت آقای روحانی، وقتی مجلس یازدهم روی کار آمد، دولت مخالفت های خود را در این طرح کنار گذاشت، علت آن هم روشن بود، اگر حتی در آن زمان هم این طرح تصویب میشد اجرای آن به دولت بعدی واگذار می شد و از این رو مخالفتها را کنار گذاشت و طرح را تصویب کرد. نام آن قانون را جوانی جمعیت و حمایت از خانواده گذاشتند.
این قانون در حالی تصویب شد که ۸ سال از ابلاغ سیاست های کلی جمعیت گذشته بود، از طرفی دیگر هم ۸ سال از بهترین سالهای پنجره جمعیتی ایران از سوی دولت روحانی فرصت سوزی شد و تمام شاخص های جمعیت شناسی ایران رکوردار شدند، به این معنا که همه آنها رکوردهای حداقلی را کسب کردند.
نرخ رشد جمعیت در ایران برای نخستین بار به زیر ۱ درصد است و امروز ۷دهم درصد است، این در ایران بی سابقه است، نرخ باروری از ۶.۵ به حدود ۲ رسیده بود که امروز به ۱.۶ دهم درصد رسیده است و این هم یک رکورد است به طوری که در طول تاریخ ایران و حتی دنیای اسلام هم این یک رکورد بیسابقه است.
سالمندی جمعیت در ایران به بالای ۱۱درصد رسیده است، به این معنا که نسبت جمعیت افراد بالای ۶۰ سال در جامعه ما بیش از ۱۱.۲ درصد است که در این جا نیز ما رکوردار هستیم. تعداد تولدهای ما به ۱ میلیون و ۱۰۰ هزار تولد رسیده است که در مقایسه با جمعیت زنان در سن باروری این یک رکورد است و پایین ترین تعداد از تولد از زنان در سن باروری را داریم.
خطر جمعیتی بیخ گوش زنان متولد دهه۶۰
*فارس: تصویر پنجره جمعیتی باروری در کشور را چگونه توصیف میکنید؟
امروز در شرایطی قرار داریم که در خوش بینانه ترین حالت پنجره جمعیتی ما از منظر باروری حدود ۵ تا ۶ سال باقی مانده است. سن باروری عرفی حدود ۲۰ تا ۴۰ در جامعه رایج است. امروز زنان متولد دهه ۶۰ ما بین ۳۱ تا ۴۰ سال سن دارند و اگر این زنان از سن ۳۷ سال عبور کنند تقریباً می توانیم بگوییم زنان دهه شصتی ها از سن باروری خارج شده اند و تا ۵ سال آینده این اتفاق رخ می دهد.تمام این زنان از سن باروری خارج می شوند.
اگر این رخداد به وقوع بپیوندد زنان دهه ۷۰ در سن باروری خواهند بود که جمعیت آنها از دهه شصتیها کمتر است و فرهنگ آنها نیز با دهه شصتی ها متفاوت است و این موجب می شود تا مدیریت چالش جمعیت در ایران سخت تر و بسیار دشوارتر شود.
خط ویژه رسانههای فارسی زبان معاند دربرابر سیاستهای جمعیت
*فارس: یکی از موضوعاتی که همواره به عنوان تهدید می توان از آن نام برد، بحث نقش رسانههای معاند در تغییر رفتار خانوادههای ایرانی برای عدم تولد فرزند جدید است، شما این موضوع را چگونه ارزیابی میکنید؟
رسانه های معاند تعمداً افزایش جمعیت را در کنار کلیدواژه های حاکمیتی مانند جمعیت و دولت ایران، جمعیت و جمهوری اسلامی جمعیت و رهبری، جمعیت و ارتش و... را به کار می برند. این شبکهها به طور دائم جمعیت را به مبانی حاکمیتی گره می زنند و این پیام را به مردم منتقل میکنند که جمعیت برای شا مسأله نیست و این دغدغه حاکمیت است.
اگر خانواده ایرانی چنینی تحلیلی پیدا کند که فرزندآوری و جمعیت مسأله آنها نیست و مسأله حاکمیت است، هیچ تغییر رفتاری در فرزندآوری نخواهد داد و ما هیچ توفیقی نخواهیم داشت. عده ای در داخل کشور نیز به این کوره می دمند تا مسأله جمعیت در کشور را حاکمیتی جلوه دهند و این یک آدرس غلط است.
مبادا تشویق فرزندآوری به سبک احمدی نژاد تکرار شود!
*فارس: برخیها در کشور به قانون جوانی جمعیت و حمایت از خانواده، ایراداتی وارد کردهاند، تفسیر شما از این قانون چیست؟
انصافاً قانون جوانی جمعیت با ۷۳ ماده قانون خوبی است، نکته اول آن است که اولین قانون رسمی مدافع فرزندآوری در کشور است، ما پیش از اینها در دفاع از فرزندآوری هیچ قانونی نداشتیم. چندسالی روی این قانون کار شده است، اشکالاتی دارد اما واقعیت آن است که نه اشکالات مبنایی است و نه اصلا وقت داریم که این قانون را دوباره به مجلس برگردانیم و اصلاح و سرانجام برای اجرای دوباره برسانیم. از این رو این قانون قابل دفاعی است که باید با میثاق ملی اجرای آن را در دستور کار قرار دهیم.
عده ای با تعصب بی جهت نسبت به قانون تحلیل های غلط و اشتباهی ارائه می کنند، مانند نسبت دادن توقف کاهش تعداد تولدها به قانون که اشتباه است، علت کاهش تولدها در چندسال این است که تولدهای در ایام کرونا به تأخیر افتاده و امروز این تولدها تحقق یافته اند و ربطی به قانون جوانی جمعیت ندارد.
پیش بینی می شود پس از ۳ سال ثبات تعداد تولدها، ما کاهش شدید تعداد تولدها را دوباره در سال ۱۴۰۴ تجربه خواهیم کرد و پس از این سال، دوباره کاهش تولدها با شیب بسیار زیاد تکرار خواهد شد.
خانم دهه های ۶۰ در سالهای آخر سن باروری قرار دارند و از آخرین فرصت های باروری در حال استفاده کردن هستند، زنانی که فرزند ندارند، یا یک یا دو فرزند دارند می دانند تا ۵ سال آینده دیگر از سن باروری خارج می شوند و این ها تصمیم می گیرند تا فرزنددار شوند. تعدادی از تولدها به این زنان مربوط می شود. نسبت دادن این موضوع به قانون نیز خطای محاسباتی است و ما دو سال آینده را سالهای توفیق یا عدم توفیق قانون میدانیم.
اگر نظام مدیریت به سمت اجرای قانون حرکت نکند پیامی که خانواده دریافت می کند این است که حاکمیت شعار فرزند آوری می دهد اما حمایت نمیکند
سالهای۱۴۰۲ و۱۴۰۳ سالهای طلایی و تعیین کننده سرنوشت قانون جوانی جمعیت است. به این جهت که اگر نظام برنامه ریزی و مدیریت کشور با اراده همگانی به سمت اجرای این قانون حرکت نکند و از ۲۵ درصد اجرای این قانون درخوش بینانه ترین حالت، به بیش از ۶۰ درصد نرسد پیامی که خانواده دریافت می کند این است که حاکمیت شعار فرزند آوری می دهد اما حمایت نمیکند! بعد از این مسأله سخن گفتن از قانون و شعار فرزندآوری یک اقدام ضد جمعیتی و ضد تبلیغی خواهد بود، مثل آن رفتاری که آقای احمدی نژاد داشت و گفت یک ملیون تومان به هر تولد می دهیم و حسابی باز کرد و بلاک شد.
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: صالح قاسمی قانون جوانی جمعیت فرزند به ازای هر زن قانون جوانی جمعیت سیاست های جمعیتی پیروزی انقلاب دولت آقای روحانی آقای احمدی نژاد سیاست های جمعیت جمعیت در ایران حمایت از فرزند انقلاب اسلامی تعداد تولدها برنامه ریزی نرخ باروری فرزند آوری سن باروری سیاست ها ۵ فرزند
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۱۴۹۵۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
موفقیت به لطف حجاب و ۳ فرزند
قصه امروز از آن قصههایی است که پای دل در میان است و فرمول همیشگی، سر سوزن ذوق و خردههوش و یک عالمه ایمان. قصهای که در هیاهوی «نمیشود و نشد و نکن» درست دیوار به دیوار هجمه فرهنگ منحط غرب و شلوغیهای امروز و فردا و پسین فردا؛ درخشیده و باب همدلی و همراهی شده و گوش به گوش تا آن سر فلک رسیده.
قصه درخشان لیلا بانو، قصه مادرانگی توام با شکوه است و موفقیت؛ قصه خدمترسانی همزمان با تحصیل و تخصص و فرزندآوری، او مرزهای نشد و نمیشود و کاش و ای کاش را درنوردیده و جایگاهی والا در اجتماع ترسیم کرده است.
جایگاهی که با الگوبرداری از ریحانهالنبی به منصه ظهور رسیده و چندین و چند بُعد را در مقام عمل به مرحله اجرا درآورده است. لیلا بانو تا دلت بخواهد رخ در رخ موفقیت و پیشرفت گام برداشته و پزشک متخصص شده و سه فرزند صالح به ایرانِ جان هدیه کرده است. او باز هم دست از تلاش برنداشته و تصورات موهم آنور آبیها را برملا ساخته، او اشتغالزایی و خدمت به محرومان را در کارنامه دارد و به گمانم روز به روز نعمتش افزون میشود آخر نگاهش به سیرهای اصیل و الگویی تمام عیار چون خانم فاطمه زهرا(س) گره خورده است.
ازدواج نخبگانیلیلا رمضانی، متخصص رادیولوژی، دهان فک و صورت سیر تا پیاز قصه امروزش را نقل میکند و میگوید: «اهل لرستان هستم و بزرگ شده تهران؛ بیشتر از شهر اهل درس و کتاب و مطالعه هم هستم، از همین بابت در سال ۸۱ با کسب رتبه ۵۲ در دانشگاه آزاد تهران در رشته دندانپزشکی عمومی مشغول به تحصیل شدم.
شب و روز توام با درس و کسب علم را در سال ۸۷ به اتمام رساندم و ظرف یک سال با همسری نخبه و هم رشته خودم ازدواج کردم؛ همسری با رتبه ۱۷ کنکور رشته دندانپزشکی.
پایان تحصیلم مصادف شد با آغاز کار اما با قید خدمت در مناطق کمبرخوردار، هدفی که سبب شد، از سال ۸۸ تا ۹۴ در شهرستان فامنین همدان مشغول به خدمت دندانپزشکی عمومی شوم.
البته نه تنها شهرستان، طی این مدت روستاگردی داشتم، از روستاهای شیرینسو و گلتپه تا روستاهای فامنین را زیر پا گذاشتم و اقدام جهادی کردم.
خدمت به مردم در مناطق کمتربرخوردار، جزو علاقه شخصی یا هدفی متعالی من است، با این کار حس نوعدوستی در من غلیان میکند، گاهی درمان و وقت دیگر اصول پیشگیری را به خانوادههای روستایی میآموزم و خدمتی از سر ذوق ارائه میدهم.»
یک قصه واقعی از پیشرفت
لیلا بانو سکان ادامه کلام را به دست میگیرد تا افزون بر شرح قصه کوچک اما موفقش، پرده از رازی بردارد که یحتمل پاسخ خیلی از بانوان این سرزمین است، او ادامه میدهد: «مابین مشغولیتهای دندانپزشکی، کانون گرم خانواده دو نفرهمان گرمتر شد و خداوند در سال ۹۰ دو فرزند پسر و دختر دوقلو به ما هدیه کرد. خب هماهنگ کردن کار و بچهداری و خانهداری مشکل بود بالاخص که محل زندگی و کارم از اقوام و خانواده دور بود و باید یک تنه از عهده این برهه از زندگی برمیآمدم.
البته همین شد که انتظار داشتم، بر سختی اداره امور فائق آمدم و دل به ادامه تحصیل دادم، در کنار فرزندان دوقلو، در سال ۹۴ تصمیم گرفتم تحصیلاتم را ادامه دهم.
یک دست کتاب و یک دست خانهداری و بچهداری طی طریق کردم و در آزمون تخصصی رشته رادیولوژی دهان، فک و صورت همدان شرکت و پذیرفته شدم.
دور از غلو و صحبتهای شعاری، سخت بود اما غیرممکن نه! حتی لذتبخش هم بود، طنین تلاش در کنار زندگی خانوادگی و رشد فرزندانم طنین خاصی بود و هر صبح این آهنگ زیبا شنیدنیتر هم میشد.
پذیرش در دانشگاه برهه جدیدی شد در روزمرگیهای ما، به این ترتیب که از سال ۹۴ تا سال ۹۷ مشغول تحصیل شدم و در همین سه سال موفق به کسب رتبه برتر و اتمام تحصیل شدم.
علاوه کنم، بیشتر از دانشجوی برتر دوره تخصص، چاپ مقالات مختلف داخلی و خارجی هم داشتم و این یعنی آهنگ زندگی بر وفق مرادم بود.
در این میان تحول دیگری بر زندگی چهار نفره ما حادث شد و آن خوشقدمی فرزند سومم در دوره تخصص بود؛ درس و بحث و تحصیل جای خود و فرزندآوری هم جای خود، اصلا منافاتی نداشت.
به گمانم فرزند سومم، نوزاد بود که در آزمون دانشنامه تخصصی شرکت کردم و با رتبه عالی این مرحله را گذراندم و به عنوان هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی همدان در رشته رادیولوژی انتخاب شدم.»
الگویی برای بانوان
خانم دکتر، موفقیت یک زن، نامآشناترین واژه در ایران اسلامی را پیوند میدهد به باقی قصهاش، به اهدای یک الگوی تمامعیار به بانوان این دیار و میگوید: «پایان تحصیلات در دوره تخصص هم باز مصادف شد با ارائه خدمت، آن هم خدمترسانی در مناطق کمبرخودار؛ قرعه فال این بار به شهرستان ملایر افتاد به ویژه که ملایر، مرکز تخصصی رادیولوژی دهان، فک و صورت نداشت.
نبود مرکز تخصصی سبب شد، یک مرکز در ملایر راهاندازی کنم و از عضویت هیأت علمی خارج شوم؛ اولین مرکز در ملایر برای هشت نفر مستقیم و غیرمستقیم اشتغالزایی به دنبال داشت و چندجانبه خدمترسانی صورت گرفت، خدمتی از صمیم قلب.»
خانم دکتر سهفرزندی
سطر به سطر زندگی خانم دکتر، پرطمطراق است و پر از تلاش؛ آنقدری پر تلاش که سه فرزند کوچک، خانه و کاشانه و مرکز رادیولوژی را با نمره بیست اداره کرده، زین پس باز هم کلام را میسپاریم به لیلا بانو تا بیشتر از قبل راز باز کند، او اضافه میکند: «فرزند هدیه خداست و با آمدنش خیر و برکت در زندگی جریان پیدا میکند، حالا اگر صاحب سه یا چهار فرزند شوی که گویی لطف خداوند جانانه نصیب حالت شده؛ من مادری هستم که لطف خداوند جانانه قسمتم شده.
حتی بیاغراق، سه فرزند کوچکم را موثر در پیشرفتم میدانم نه مانع، مراحل کار و زندگی را در کنار مشکلاتش توامان با عشق و انگیزه کودکانم پشت سر گذاشتم و کوچکترین لحظهای دلم نلرزید یا گلایه نکردم، فرزندانم مسیر موفقیتم را تضمین کردند و چه حسی از این زیباتر.
نعمت خداوند، همیشه راهگشا و چاره است، فرزندان من هم انگیزهسازم شدند خصوصا با انتقال حس زیبایی به نام مادر شدن و آرامشی که به شیره جانم نشست.
تولد فرزند برکت با خود دارد و به نظرم برخلاف نظر خیلیها همین برکت خودش موفقیت و پیشرفت در زندگی است نه مانع برای رسیدن. حتی خداوند هم در قرآن میفرماید «اِنّ مَعَ العُسْرِ یسْراً» همراه هر سختی آسانی است، به هر حال هر برهه از زندگی با سختیهایی مواجه است که نباید به خاطر فرار از سختی و مصائب از نعمت فرزند داشتن محروم شد.
کار و مشغله سر جایش، نشاطی که فرزندان با خود دارند و رنگ و بوی متفاوتی که به زندگی میدهند سرجای خودش، ناگفته نگذرم شلوغ کاری و هیاهوی بچهها مثل بمب انرژی است برای من، پیشتر گفتم از بچهها انرژی میگیرم و یک لبخند آنها روزم را کامل میسازد.
صدالبته که همراه و همسر در کسب موفقیتها بیتاثیر نیست، آرامش خانه و برقراری کانون گرم خانوادهام را مدیون همراه و همسرم هستم؛ تا جایی که دکتر فلاحی طی ۱۲ سال گذشته زندگی مشترکمان در بسیاری از امور پشتیبان من بوده است.»
حجاب، عامل موفقیت یک دکتر
قصه خانم دکتر، قهرمان خانوادگی زیاد دارد، اما او به عنوان یک زن مسلمان آهنگی از زیستن را تجربه کرده که گویی تا حد امکان بینقص است؛ ادامه این قصه را او نقل میکند: «و قصه حجابم که از سالهای دور اولویت اولم بود، خودمانیتر بگویم حجابم را دوست دارم آن هم تمام و کمال، در محیط کار و تحصیل و دانشگاه هم توفیری نداشته و ندارد.
حجاب کامل، زیبنده زن مسلمان و ایرانی است، یا بهتر بگویم حجابِ زن معرف شخصیت اوست، منم زن هستم و حجاب را پوششی میدانم برای یک زن، خیلی هم به محدویت حجاب و سخت نگیرید و این حرفها اعتقاد ندارم. من نمونه یک زن شاغل و درس خوانده هستم که در هیچ زمانی حجاب برایم محدویت نبوده، انگار میکنم که شناسنامه زنان باحجاب معنا پیدا میکند و غرورآفرین است، چه چیزی بهتر از حجاب که حافظ یک زن مومنه است، خلاصه که اعتقادم در این زمینه راسخ است و از محجبه بودنم لذت میبرم.
و اینکه هر زنی حس خوب حجاب را درک کند هرگز از محجبه بودن دست نمیکشد، به گمانم لذت پوشش و حجاب در سرشت زنانه نهادینه شده.
در این مقوله اقتدا به الگوها هم کم تاثیرگذار نیست، شخصیت حضرت زهرا(س) در ابعاد مختلف گویای حجاب فاطمی است و این کرور کرور غرور و ارزش است، چیزی بیشتر از حجاب؛ ایمان و اخلاص، فرزندداری، همسرداری و ازدواج و هر بعدی که نظارهگر باشید، الگویی تمامعیار است.
امیدوارم به تاسی از خانم فاطمه(س) ما هم در این زمینه حرف برای گفتن داشته باشم.»
منبع: فارس